شیما وحدیث من

حدیث بی حاله

1390/9/21 1:12
نویسنده : مامانی دخملا
2,209 بازدید
اشتراک گذاری

بهاربيست                   www.bahar22.com

سلام

حدیث کوچولوم چند روزیه که بی حال شده .

ازپریشب چندبار بالا اورده .

شب ازبیرون غذا خریدیم وخوردیم بعد از اون غذا،مرتب میگف که مامانی دلم درد میکنه .منم چند باربردمش دستشویی ولی هربارمیگفت دسشویی ندارم ولی دلم خیلی درده.

نمیدونستم چیکارش کنم .بهاربيست                   www.bahar22.comبا دل دردش خوابید که  بعدازنیم ساعت ازخوابیدنش هرچی خورده بود رو آوردبالا.

نمیدونم شاید ازاون غذا بوده ولی میگن دوباره یه ویروس تو بین بچه ها اومده که باید خیلی مراقب باشیم .

فردا کلا خوب بو د ولی امروز صبح بچم خیلی بااشتها صبحونه خورد ولی بعد دوباره هرچی خورده بود رو بالا اورد.

بعد مرتب میگفت :مامانی آب میخوام

منم فوری به اون آب دادم ولی دوباره هرچی آب خورده بود رو .....

الحمدلله بعدش دیگه حالش بد نشد خیلی واسه غذا خوردن اشتها داشت ولی من میترسیدم بهش چیزی بدم .

باحالت معصومانه میگفت مامانی فقط یه کوچولو .... تازه هرچی هم میخواستم بهش بدم ازم میپرسید که مامان این برام ضرر نداره !

قربون دخترکم برم که انقدرشیرینه .الهی دورش بگردم

ازبس ازاین کارای شیرین میکنه واسه خودش چشم اورده .

بابا مهدی هم مرتب هر نیم ساعت احوال دخملیش ومیگیره ونگرانشه .هربارهم که تماس میگیره تا صدای نی نی شو نشنوه آروم نمیشه .

Click to view full size image

تازه شب خانم شیما وحدیث خانم واسمون سالاد الویه درست کردن .حساب کنید چه سالادی شد بهاربيست                   www.bahar22.comخیلی هم خوردن داشت .حدیث مسئول کندن پوست تخم مرغ بود وشیما خانم هم رنده میکرد .

ولی خوشحالم که حالش دیگه خراب نشد .دعا کنید امشب دختری آروم بخوابه و حالش خراب نشه تا ببینم دکتر چی تشخیص میدن .

خدایا خداوندا دخترای ناز ومعصومم رو درپناه خودت حفظ کن .

Click to view full size image

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (48)

مامان آرینا
21 آذر 90 0:45
سلام دوست خوبم.ممنون که به وبلاگ آرینا سرزدید.نگران حدیث جان نباش حتما حالش خوبه خوب می شه.
مامان نسترن
21 آذر 90 0:55
عزیزم نگران نباشین،امیدوارم که حال حدیث جون هر چه زودتر خوب بشه و بازم مثل قبل شاد و سرحال بشه از لطفتون هم ممنونم که به ما سر زدین عزیزم
مامان نازدونه ها
21 آذر 90 8:34
خوشبحال شما که دو اشپز وکدبانوی کوچولو تو خونه کمکیت هستن انشالا بلا از حدیث جون دوره وتا الان حالش خوبه خوب شده باشه:
سمانه مامان پارسا جون
21 آذر 90 12:33
سلام خانومی آخی خیلی ناراحت شدم ایشاا... که زودتر حالش خوب میشه نگران نباش عزیزم
مامان محمدجان
21 آذر 90 12:52
سلام عزیزم ایشالله دیگه خوبه خوب شده هرچی بوده گذشته ایشالله میبوسم نازگلاتو
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
21 آذر 90 14:05
بلا دور باشه.ایشالله زود زود خوب میشی عزیزم.
فهیمه مامان پرهام
21 آذر 90 15:46
خیلی ناراحت شدم عزیزم ولی امیدوارم که همیشه سلامت باشن هر دوشون
مامان کنجد
21 آذر 90 15:47
سلام انشالله هر چی زودتر حدیث کوچولو خوب و سرحال شه
زهرا
21 آذر 90 23:27
خدایا همه ی کوچولوهای دنیا رو این فرشته های روی زمین را سالم و سلامت نگه دار. الهی آمین
مامان ماهان
22 آذر 90 8:15
الهی بمیرم خاله جون حالت بد شده بود انشاالله هر چه زودتر خوب خوب بشی و دوباره سرحال و قبراق بشی الهی که فرشته های نازت در پناه خدا همیشه سالم باشن
مامانی
22 آذر 90 12:11
بلا به دوره ایشالا که زودی خوب میشه من تو جشنواره شرکت کردم رای دادن به من یادت نره
مامان دیانا
22 آذر 90 16:06
سلام عزیزم خیلی ناراحت شدم امیدوارم زود زود این دخملی ما خوب بشه بوس برای دو تا نازنین
فهیمه مامان پرهام
23 آذر 90 20:49
خ داری راستی دخملا چطورن؟؟ حدیث جون دیگه خوبه؟
سارا
24 آذر 90 14:37
سلام عزیزم خوبی؟دوست کوچولوهای نازم خوبن؟ببخشید یه مدت نبودم بهت سر بزنم وبلاگمو به روز کردم یه مطلب که ثابته واسه مسابقه گذاشتم بعدشم که نوشتم دیگه منتظرت هستم دوسی با نظرت خوشحالم می کنی راستی کد نی نی فینگیلی من تو جشنواره 127 دوست داشتین رای بدین خوشحال میسیم مسی عزیزم
مامان ماهان
24 آذر 90 23:34
با پست تولد آپم
خاله جون
25 آذر 90 23:19
انشالله همیشه سالم وسرحال باشی عزیزم آآآآآآآآآآآآآآآآآآآفرین به خانمای کدبانو این سالاد الویه خوردن دارها
مامان آنیسا
26 آذر 90 0:56
سلام عزیزم امیدوارم هرچه زودتر حال این دوست کوچولوی ما بهتر بشه .ببوسش
جوجه نارنجی ما
26 آذر 90 13:25
آخیییییییییییییییییییییییییی .ایشالا که گل خاله زودتر بهتر بشی.مامان حدیث تروخدا غذای بیرون رو به دخملا نده.بوسسسسسسسسسسس
ايرج ميرزا
27 آذر 90 7:07
مامان طهورا
27 آذر 90 10:18
آخی الهی بمیرم.الان بهتره ایشالا؟ بعدشم سهم سالاد اولویه ما کو؟
مامان طهورا
27 آذر 90 10:19
عزیزم دونوع طهورا داریم بیا ببین کدوم رو می پسندی؟!
مرد كوچك من
27 آذر 90 13:50
بلام دوره عزيزم ايشالا كه ديگه كاملا روبه راه شده باشي دست پخت دوتا خانم كدبانوي كوچولو خوردن داره
محيا كوچولو
27 آذر 90 15:43
ايشالله هيچ وقت چيزيت نشه نازنازي
mamane Ali
27 آذر 90 18:05
عزیزززکم .. انشالله همیشه ی همیشه سالم سالم و خوش خوش باشن دخملای گلت ..
عمو جوني
27 آذر 90 20:32
حديث چرا ديگه به من نمي گي عمو جوني (آددات)
مامان زینب
28 آذر 90 14:56
خیلی بده مریضیه بچه... واقعا سخته حالا تصورشو بکن بچه ات تا دوسال و چند ماهگی هر چی بهش بدی بالا بیاره خدا قوتت بده و انرژی مضاعف برای بچه ها
سارا
28 آذر 90 17:50
سلام عزیزم خوبی؟
من 17 سالمه
شما هر سوالی دوس داری بگو
اشکال نداره که گلم


ممنون عزیزم
مامان تارا و باربد
28 آذر 90 19:52
sسلام اميدوارم هميشه شاد و خرم باشيد. و هر بلا و بيماري از كانون گرم خانوادتون دور باشه. يلداتون مبارك
خاله جون
29 آذر 90 0:16
محفل آریائی تان طلائی ? دلهایتان دریائی شادیهایتان یلدائی ? پیشاپیش مبارک باد این شب اهورائی . . .
مامان گیسو
29 آذر 90 2:52
سلاممممممممممم عزیز دلم خوبی ؟ ای جانم الهی ان شاا... که تا الان دیگه خوب شده باشه این عزیزم فرشته های نازتو ببوسسسسسسسس
مریم مامان درسا
29 آذر 90 6:27
سلام عزیزم خدا بد نده ، ایشالا زود خب میشه ، امان از ایم غذاهای بیرون روي گل شما به سرخي انار ، شب شما به شيريني هندوانه ، خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندي يلدا . شب يلدا مبارک
مامان طهورا
29 آذر 90 11:32
این دونه های بارون وبت رو از کجا آوردی؟منم میخوااااااااااااااااام
مامان رامیلا
29 آذر 90 12:48
شب یلدا شد و میلاد خوش ایزدمهر زایش نور از این ظلمت تاریک سپهر شب یلدا شد و بر سفره دل باده عشق رخ معشوقه و مدهوش دلداده عشق .... شب یلدایتان پر ستاره و پر خاطره باد .
خاله خاطره
29 آذر 90 13:44
انشالله هر چه زودتر حالش خوب بشه
سمانه مامان پارسا جون
29 آذر 90 17:41
روي گل شما به سرخي انار شب شما به شيريني هندوانه خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندي يلدا یلداتون مبارک خانومی گل دخترت بهتر شد؟
سارا
29 آذر 90 21:53
به صد یلدا الهی زنده باشی انارو سیب و انگور خورده باشی اگر یلدای دیگر من نباشم تو باشی و تو باشی و تو باشی
سید جمال طباطبایی ازاد
30 آذر 90 19:46
با سلام ضمن تشکر از حضور خوبتان در وبم شب یلداست شب گرد هم جمع شدن خوردن و خواندن و خندیدن اول اینکه بزرگان فامیل و پدر بزرگ و مادر بزرگ و مادر و پدر را فراموش نکنیم و اگر در حیات هستند دلی از انها شاد نموده و بیادشان باشیم و با انها باشیم و چنانچه در قید حیات نیستند با صلواتی و قرائت فاتحه ای روحشان را شاد نمایم یادمان نرود که شاید در همسایگی ما کسی باشد که امشب شرمنده پچه هایش شود و بیماری که از خدا طلب سلامتی می کند و کودکی که یتیم است وبیاد پدر یا مادرش در غم و اندوه است بیایید مانند مولایمان علی /ع/ عمل نماییم تا واقعا مرید او باشیم یلدایتان مبارک باد
حاء.طرفه
1 دی 90 11:43
به نام خدا و با سلام من شما دخترهاي عزيز بابا را لينك فرمودم. دوستدار شما عمو حسين
ایمان طرفه
2 دی 90 4:41
سلام عزیزم سلام به دو حوض عسلت :شیماء و حدیث (وقتی می گم :حدیث نمی دونم جرا زبون و لبم رو گاز می گیرم؟!)
مامان يوسف و محمد
7 دی 90 0:55
به شيما جون خسته نباشي و تقبل الله!
مریم -----------♥
10 دی 90 15:42
حالش خوب میشه عزیزم
عمو جوني
13 دی 90 14:39
مامان عسل و آریا
18 دی 90 8:23
سلام عزیزممممممم وای گلم شرمنده ام به خدا این مدته همش امتحان.هنوز دو تا امتحانای دیگه ام مونده.چند تا از نظرها رو شوهری تایید میکرد.گلم قالب وب را از اینجا میگیرم http://www.maxtemp.ir/
عمو روحانی
18 دی 90 13:21
سلام . ایشاالله هنرمند موفقی بشی .
مامان يوسف و محمد
22 دی 90 3:34
بيا بيا زود زود بياگلا واسه دخترا اينم واسه خودت خوب باشه لوس نشو
مامان يوسف و محمد
24 دی 90 3:39
دفعه آخرت باشه به داداشيم بگي عز... من هم تسليت.. بچه مگه تو خواب نداري
میثاق313
24 دی 90 19:22
آقا اجازه! دلزده ام از تمام شهر بی تو دلم گرفته از این ازدحام شهر آقا اجازه! دست خودم نیست خسته ام در درس عشق من صف آخر نشسته ام در این کلاس عاطفه معنا نمی دهد اینجا کسی برای تو برپا نمی دهد آقا اجازه! بغض گرفته گلویمان آنقدر رد شدیم که رفت آبرویمان... یا علی
نوژكوچولو
30 دی 90 19:14
اخي طفلك حديث نانازي، ايشالا هر چي زودتر خوب ميشه و دل ماماني شاد ميشه