حدیث بی حاله
سلام
حدیث کوچولوم چند روزیه که بی حال شده .
ازپریشب چندبار بالا اورده .
شب ازبیرون غذا خریدیم وخوردیم بعد از اون غذا،مرتب میگف که مامانی دلم درد میکنه .منم چند باربردمش دستشویی ولی هربارمیگفت دسشویی ندارم ولی دلم خیلی درده.
نمیدونستم چیکارش کنم .با دل دردش خوابید که بعدازنیم ساعت ازخوابیدنش هرچی خورده بود رو آوردبالا.
نمیدونم شاید ازاون غذا بوده ولی میگن دوباره یه ویروس تو بین بچه ها اومده که باید خیلی مراقب باشیم .
فردا کلا خوب بو د ولی امروز صبح بچم خیلی بااشتها صبحونه خورد ولی بعد دوباره هرچی خورده بود رو بالا اورد.
بعد مرتب میگفت :مامانی آب میخوام
منم فوری به اون آب دادم ولی دوباره هرچی آب خورده بود رو .....
الحمدلله بعدش دیگه حالش بد نشد خیلی واسه غذا خوردن اشتها داشت ولی من میترسیدم بهش چیزی بدم .
باحالت معصومانه میگفت مامانی فقط یه کوچولو .... تازه هرچی هم میخواستم بهش بدم ازم میپرسید که مامان این برام ضرر نداره !
قربون دخترکم برم که انقدرشیرینه .الهی دورش بگردم
ازبس ازاین کارای شیرین میکنه واسه خودش چشم اورده .
بابا مهدی هم مرتب هر نیم ساعت احوال دخملیش ومیگیره ونگرانشه .هربارهم که تماس میگیره تا صدای نی نی شو نشنوه آروم نمیشه .
تازه شب خانم شیما وحدیث خانم واسمون سالاد الویه درست کردن .حساب کنید چه سالادی شد خیلی هم خوردن داشت .حدیث مسئول کندن پوست تخم مرغ بود وشیما خانم هم رنده میکرد .
ولی خوشحالم که حالش دیگه خراب نشد .دعا کنید امشب دختری آروم بخوابه و حالش خراب نشه تا ببینم دکتر چی تشخیص میدن .
خدایا خداوندا دخترای ناز ومعصومم رو درپناه خودت حفظ کن .