تابستانه
خداوندا قرآن بزرگ وعظیم رو بهار قلبم
و نور چشمانم
و پاک کننده ی اندوهم و دورکننده ی غم و ناراحتیم
و راهبرمن به سوی بهشتت ،بهشت برین قرار بده .(الهی آمین)
سلام
سلام به دوستای خوب و مهربونم
اول از همه رسیدن ماه شعبان وایام شعبانیه رو به شما تبریک عرض میکنم وامیدوارم که بهترین ایام رو دراین ماه ها داشته باشید .
شرمنده که خیلی دیرآپ میکنم واقعا وقت نمیکنم .واز خیلی شما دوستان خوبم ممنوم که همیشه سراغ من ومیگیرید به خصوص ممنون از(سمانه جون مامانی پارسا) و خیلی ازشما بزرگواران
تابستون ودردسراش ازراه رسید ،هم آغاز مهمانداری و هم شروع پرکردن اوقات فراغت.
تو این چند وقت دوسه هفته ش و واقعا مشغول بودم .دو هفته که خواهر خوبم ونی نی نازش راحله جون حسابی مشغولمون کرده بودن .
ما شالا هزارماشالا خیلی این دختر خوردنی شده بود .اصلا نمیشد ازش دل بکنی .
جاتون خالی حسابی دورازچشم ننش انواع گازو وشگون و خلاصه هرکاری میکردم که خودم وراحت کنم نمیشد که نمیشد .
خلاصه با کلی دلتنگی ازش جدا شدیم .
البته این مدت خیلی مراقب حدیث خانم بودیم چون که کارهای آب زیرکاهی زیاد انجام میداد .
مثلا اگه چشم ازش برمیداشتیم میدیدیم که یا روی بچه نشسته یا شیشه شیرش وازدهنش کشیده و ....خلاصه با حدیث خانم دنیایی داشتیم که نگو ونپرس .
خب بچم هنوز کوشکوله و فکرای بد بد میکنه که نکنه جاش و پرکرده باشن .
(به این عکس توجه کنید:اون عکس که تو قابه حدیث خانمه که همسن الان راحله است واینم راحله موش موشیه که باهمون لباس حدیث، ازش عکس گرفتیم )
تازه بازم میخوام ازاون کلمات قصار دخترک شیرین زبونم بگم :
بادوستش داشتن تو حیاط بازی میکردن که نمیدونم ازچه صدایی ترسیده بودن که تند تند تو ی خونه اومدن و حدیث گفت مامانی ازترس نسفم ریخت! بعدم دوستش حرف حدیث و کامل کردو گفت خاله قلب منم سوخت !
(فقط خودشون دوتا منظور هم وفهمیده بودن)
یا اینکه صدای آب و کم کن !
(حدیث حرم حضرت معصومه (س))
واسه شیما خانم هم دنبال کلاس تابستونی بودم که بالاخره تو کلاسای بسکتبال و سفال و نجوم کودک ثبت نامش کردم .
حدیث رو هم احتمالا توی کلاسای جفظ قران بااشاره ثبت نام کنم .
میبینی تروخدا همه کارامون شده واسه بچه ها .حسابی از کارا وعلاقه مندیامون دورشدیم وفقط به فکر بچه ها ییم .
به نظرم درسته که وظیفمون اینه که به نحو احسن به فکر فرزندانمون باشیم ولی خب باید یه جوری برنامه ریزی کنیم که هوای بچه ها رو داشته باشیم وهم به فکر خودمون باشیم .
مگه نه ؟
جاتون خالی یه سفربه نیاسر داشتیم و حسابی هم خوش گذشت .عجب آبشار باشکوهی بود.به نازم به این همه زیبایی و خلقت خداوندی
پی نوشت :این پست رو خیلی وقت بود نوشته بودم .اگه بتونم باپست جدید زودتر میام .بای
زندگی آرام است مثل آرامش یک خواب بلند
زندگی شیرین است مثل شیرینی یک روز قشنگ
زندگی رویایی است ،مثل رویای یک کودک ناز
زندگی زیباییست ،مثل زیبایی یک غنچه ی ناز
زندگی تک تک این ساعت هاست
زندگی چرخش این عقربه هاست
زندگی رازدل مادر من
زندگی پینه دست پدراست
زندگی مثل زمان درگذر است
تا درودی بدرود