شیما وحدیث من

دخملکم ازمن دورشده

              حدیث خوشکلم حدیث نازنینم خیلی دلم برات تنگ شده دیگه طاقت دوریت و ندارم . ای قربون اون چشای نازت برم .زود بیا پیشم که خونه بی تو صفا نداره.   آجی جونت هم خیلی دلتنگیت ومیکنه . مامان جونم دلم برای بازی کردنت                 خنده هات شیطونیات و نق نوق کردنت   وحتی غذا خوردنت تنگه. دوست دارم زودتر بیای وبا شیما دعوا کنی.      حتما باخودتون میگید مامانی حدیث وشیما زده به سرش، این حرفا چیه میزنه!!!!!!!!!!!!!!! راستش وبخواین دو سه روزه با...
15 اسفند 1389

حدیث خانم دستش درد میکنه

  سلام .امروز که دارم این مطلب رو مینویسم خیلی ناراحت دخملمم. میدونید چرا؟ الان بهتون میگم : دوشب پیش حدیث شیطون بلا موقع بازی کردن روی انگشت شستش افتاد. خیلی گریه وبی تابی کرد . من وبابایی دستشو با روغن زیتون چرب کردیم وخلاصه یه خورده آروم شد . شب وقت خواب هنوز دستش درد می کرد . فردا هم کمی ازدرد دستش شکایت میکرد ولی ما به حساب کوفتگی یا اینکه دستش درد میکنه گذاشتیم .تا اینکه فردا شبش دوباره روی دستش افتاد ولی ایندفعه دیگه گریش بند نمی اومد . بردیمش بیمارستان، ازدستش عکس گرفتند. فهمیدیم دست دخترکم  (مو)برداشته  .یاهمون جابه جایی استخوان .البته خدارو شکر دکتر گفت که موی خفیف برداشته . شیم...
15 اسفند 1389

پیام تشکر

ازدوستان برنامه ی نی نی وبلاگ خیلی تشکرمیکنم که به مامانا کمک کردن تا ما بتونیم یه وبلاگ واسه فرشته هامون بسازیم. این گل قشنگ تقدیم به همه ی عوامل وبلاگ. ...
2 اسفند 1389

عیدتون مبارک

مامانیای مهربون عیدتون مبارک نی نی وبلاگی های عزیز میلاد خاتم الانبیاءحضرت ختمی مرتبت  محمد مصطفی (ص) برهمه ی شما مبارک.     ای هنردست هنرآفرین بین هرآن نقش که زد بهترین هرکه به رخسارتو بیند دگر چشم ندارد به بهشت برین   مادر هستی چوتو دیگرنزاد نی به سماوات ونه روی زمین کس نشنیده است به دنیای عشق جززلب تو غزل دلنشین ازرخ ولبهای توهست آیتی برگ کل وطعم خوش انگبین حلقه افلاک که زیبنده است یافت زرخسارتونقش نگین کس نهراسد دگرازپرتگاه  دامن توهست چو حبل المتین هرکه نظرکرد به رخسارتو نیست زاحوال قیامت غمین ...
1 اسفند 1389

یک توصیه

  وقتی دخترکوچولوم هنوز یک ماهش نشده بود یه مشکلی پیش اومد که به همه ی مامانا یی که نوزاد دارن سفارش میکنم حتما این توصیه روعملی کنند. دقیق یادم نیست ولی روز دهم یازدهم تولدش بود که ازصبح که بیدارشد تا شب شیرمن ونمی خورد وفقط بی تابی وگریه می کرد .هرکاری کردیم حاضربه مکیدن شیر نبود تا بعدازظهر که بردیمش دکتر فهمیدم که چون روزقبل غذایی که خورده بودم کمی سیروپیاز داشت شیرم طعم اونارو گرفته بود خلاصه تا شب چه بلاهایی که به سرما نیومد .منم همون روز تب کرده بودم وحسابی گریه کردم  .خدا عمه ی حدیث وروجک وحفظ کنه شب به اون شیرداد.ازگرسنگی یک ساعت سینه رو چسبیده بود.  حتما مواظب تغذیتون تو ماهها...
1 اسفند 1389

کلمات شیرین بچه ها

مامانیه فینگیلیا میخوام چند تا ازکلمه های خنده دار دخمل شیرین زبونم رو بگم .شما مامانا حتما با همچین جملات خنده دار نی نی هاتون درطول روزسروکاردارین ؛به نظرمن حتما اون کلمات ناب بچه ها رو باید یه گوشه یادداشت واون وتو صندوقچه ی خاظرات  بایگانی کنیم. توجه کنید: مثلا به رسیدیم میگه :(( سیریدیم )) به لواشک میگه :(( شلابک ))    یا مثلا میخواد بگه مامان قایم بشم میگه :مامانی (( قامش بشم؟ )) یا خندداربه کامپیوتر میگه: ((کامتوپر)) وبه رژلب میگه :(( رو به جب )) وخیلی کلمات خنده داردیگه که حتما اگه یادم افتاداونارو می نویسم . ...
1 اسفند 1389

لحظه های ناب

این شیطونک من بزنم به تخته خیلی خیلی شیطون وبازیگوش شده .مرتب درحال خراب کاری وکثیف کردن خونه وریختن اسباب بازیاش وخلاصه به اندازه ی یک دقیقه هم آروم نمیشه .نمیدونم با این وروجک چیکارکنم ؟ باشیما خانم هم مرتب سرکتاب ومداد دعوادارن مامان بدبخت هم باید مرتب مثل یه قاضی حکم ودستوربده یا میانجیگری کنه !!!!! وای که این لحظه هاچه دوران زیبا وبه یادماندنی برای بچه هاست .خودمن دلم برای این لحظه ها خیلی خیلی تنگ شده. اماافسوس که این لحظه ها هیچ وقت برنمی گرده. به یاد اون خواننده ی محبوبم آقای (علیرضا افتخاری)افتادم که میخونه: روزگارکودکی برنگردد دریغا      شوروحال کودکی برنگردد د...
1 اسفند 1389

مواظب رفتارمون باشیم

دخملک شیطون من یاد گرفته هرکاری که میکنیم یاهرحرفی که میزنیم به سرعت باد اونارو تقلید میکنه . کافیه اون حرف یه خورده جنبه ی منفی داشته باشه!!! که دیگه مرتب ورد زبونشه. مثلا دیروز من و خیلی اذیت کرد دعواش که کردم بعد با حالت گریه گفت : خدا منو ازدست تو مرگ بده . خیلی خندم گرفته بود نمیدونستم چی بهش بگم .                                                         یادم افتاد که چند روز پیش همچین جمله ای رو به زبون اورده بودم.    به همین خاطرما بزرگترها باید خیلی مراقب رفتار...
25 بهمن 1389

معرفی

س لام سلامی به شیرینی بودن درکنار کودکانمان من مامان دوتا دخترخوشکل وبابائی هستم که خدا منت سرمن گذاشته واونارو به من هدیه کرده .شیما خانم من 8ساله وحدیث کوچولوی شیطون من تازه 3سالش شده (15بهمن) .دوست دارم درباره ی کاراشون وطرزرفتار با اونا وتغذیشون و خیلی چیزهای دیگه بنویسم .ازشما دوستای عزیزهم میخوام من وکمک کنی د ...
19 بهمن 1389